در سالهاي اخیر، افزایش دماي هواي شهرها که در نتیجه گرمایش زمین و پدیده جزیره گرمایی، تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای پی در پی میباشد، نیاز به افزایش فضاهای سبز طبیعی در شهرها را دوچندان کرده است. علاوه براین، بروز مشکلات و مسایل زیست محیطی فراوان در شهرها در نتیجهی افزایش فعالیتهای صنعتی درون و اطراف آن ها، سلامت شهرنشینها را جدا به خطر انداخته است. به طوریکه، نواحی صنعتی حاشیه و یا نزدیک به شهرها یکی از مهمترین مشکلات امروزه مناطق شهری به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی میباشد به شکلی که تا فواصل بسیار زیادی از شهرها نمیتوان محیط و منظر طبیعی و کارآمدی را مشاهده نمود. مشکلاتی از قبیل انواع آلودگیها، تخریب مناظر، تغییر شکل ساختار سرزمین و از بین رفتن سازوکارهای طبیعی در این مناطق از مهمترین مشکلات میباشند. آلایندههای مختلفی در اثر ساخت و ساز و فعالیتهای صنعتی در سطح شهرکهای صنعتی تولید میشود. این آلودگیها به طور کلی شامل آلودگی منظر از جنبه بصری و آلودگی آب، هوا، صوتی و آلودگی ناشی از زباله های صنعتی و غیر صنعتی میباشند. برای اینکه اثر ناگواری در اثر مواد آلاینده خروجی از کارخانجات در منطقه به وجود نیاید این نواحی باید بوسیله فضای سبز محصور شوند. با این حال، در صورت وجود وسعت کافی از فضای سبز به ویژه درختان میتواند در کاهش آلاینده ها مؤثر باشند. به عنوان نمونه، برآوردها نشان داده که وقتی عرض فضای سبز به ۵۰۰ متر برسد قادر است ۷۰ درصد از گازهای SO2 و ۶۷ درصد از اکسید نیتریک را کاهش دهند. اثر درختان و فضای سبز بر روی سایر آلودگیها به وسیله تحقیقات متعدد به اثبات رسیده است. به هر حال، تاثیر فضای سبز بـه میزان بسیار زیادی به نوع گیاه و نحوه چیدمان آنها بستگی دارد. بنابر این، گیاهان مناسب برای پالایش هوا در برابر هر نوع ماده آلاینده، بایستی شناسایی شوند. فضای سبز تنک و ردیفی معمولا در تغییر و انحراف جریات هوا تاثیر دارد. درحالی که، فضای سبز متراکم مانند اراضی پر درخت ضمن اینکه گازها و ذرات آلوده کننده هوا را در شاخ و برگ خود جمع میکنند سبب پالایش هوا هم میشوند. در رابطه با انتخاب گونههای گیاهی و تراکم کشت آن ذکر نکات زیر الزام است:
- درختان دارای برگهای کرکدار، شاخهها و تنه با پوست سطحی خشن بیشترین جذب آلاینده ها را دارند.
- پوشش گیاهی کمربند سبز که به عنوان موانع درختی بین نواحی صنعتی و مسکونی است در درجه اول باید درختان مقاوم به آلودگی و در درجه دوم باید جاذب آلاینده ها باشند
- نحوه کاشت پوشش گیاهان متراکم به گونهای باشد که تاج آنها هم پوشانی داشته باشد و جریانی از هوای فیلتر شده را تولید کنند.
- حصار درختی در مراحل اولیه استقرار متراکم کاشته میشوند ولی بعدا برای افزایش زیبایی منظر و رشد بهتر درختان، تنک شوند و همچنین جریان هوا در تاج پوشش افزایش یابد.
- حدود بالایی و بیرونی در کشت مخلوط، از گونههای مقاوم و غیر حساس به آلایندهها تشکیل شوند تا بتوانند از گیاهان حساستر محافظت نمایند.
در حال حاضر یکی از موثرترین فاکتورها در طراحی فضای سبز نواحی صنعتی رسیدن به سرانه و درصد تعیین شده از طرف سازمان محیط زیست میباشد و در طرحریزی شهرکهای صنعتی بایستی مدنظر قرار گیرد. در واقع، مسئله ایجاد فضای سبز در نواحی صنعتی یکی از ملاحظات اساسی در طراحی شهرکها از نظر ارتقاء کیفیت و حفظ محیطزیست و کاهش آثار سوء ناشی از تولید آلاینده های صنعتی است و در مرحله بعد زیبایی و اوقات فراغت میباشد. در هر شهرک صنعتی فضای سبز در چند محل مشخص باید وجود داشته باشد. این محلها عبارتند از کمربند سبز شهرک، حاشیه معابر اصلی و فرعی شهرک، ورودی شهرک، آیلندها و فلکه ها در معابر اصلی و تقریباً هیچ شهرک صنعتی را نمیتوان مشاهده نمود که فاقد فضای سبز در ایــن محلها باشد.
معمولاً کمربند سبز بیشترین سطح سبز را در یک شهرک صنعتی به خود اختصاص میدهد که عمدتاً این فضا به وسیله جنگلکاری پوشش داده میشود و در صورت شادابی و داشتن کیفیت خوب تاثیر مناسبی در منظر شهرک و منطقه میگذارند. استفاده از گیاهان بومی منطقه، ایجاد تنوع در گونه های گیاهی، رعایت اشکوب بندی در کاشت گیاهان، بررسی وضعیت آب و خاک منطقه و ایجاد پیوستگی از اصول و راهکارهای طراحی فضای سبز در کمربند سبز پیرامونی شهرکهای صنعتی هستند که بایستی مدنظر قرار گیرند.
با توجه به روند رشد و توسعه مناطق صنعتی در کشور، ایجاد فضاهای سبز پایدار در جهت توجه به مسائل زیست محیطی، ایجاد کارکردهای مختلف اعم از اکولوژیک، فراغتی، زیباشناختی و … در این مناطق ضروری است. با این وجود، پایداری فضاهای سبز در این مناطق به دلیل مشکلات ناشی از آلایندههای مختلف صنعتی و همچنین کاهش شدید کمی و کیفی منابع آب قابلاستفاده و تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر با چالش جدی روبرو هست. به طوریکه معضل کمبود آب در نواحی صنعتی بیشتر از شهرها است و اولویت آب در این نواحی ابتدا به صنایع مستقر در شهرک اختصاص میابد و بعد به فضای سبز آن، این بحران در بسیاری از اوقات و در گرمای تابستان که محدودیت آبی ایجاد میشود شدیدتر است و در این شرایط معمولاً مدیران اولویت استفاده از آب را به واحدهای صنعتی میدهند تا کار تولید کارخانجات با مشکل مواجه نشود. بنابراین، لزوم برنامهریزی و طراحی فضاها و مناظر سبز در بخشهای مختلف مناطق صنعتی متناسب با شرایط کنونی و استفاده از گیاهان سازگار و بومی جهت دستیابی به فضای سبز پایدار و حفاظت و احیای اکوسیستمهای سبز و حفظ تنوع زیستی را ضروری ساخته است. در این راستا، منظرسازی کم نیاز به آب به عنوان یکی از زیر شاخههای توسعه پایدار میتواند راهکار مناسبی برای غلبه بر مشکلات بخشهای از فضاهای سبز مناطق صنعتی از جمله فضای سبز ورودی، معابرها و دسترسیها، رفیوژها و میادین، مکانهای تفریحی و پارکها، پردیسهای مرکزی، فضاهای سبز اختصاصی باشد. به کارگیری این نوع از منظرسازی با توجه به کمبود منابع آبی و افزایش دمای هوا در مناطق شهری و صنعتی میتواند به کاهش مصرف آب و تعدیل آلایندههای صنعتی مختلف کمک کند. رویکرد منظرسازي کمنیاز به آب دارای اصول مختلفی از جمله طراحي و برنامهریزی جامع، محدود کردن گیاهان با مصرف زیاد آب، استفاده از گیاهان سازگار و کمنیاز به آب، اصلاح خاک، نگهداری مناسب، سیستم آبیاری کارآمد است که با تکیه بر این اصول و در نظرگیری شرایط هر محل میتوان مناظری زیبا و کارآمد با بهرهوری مناسب منابع آبی و نگهداری آسانتر خلق کرد. از طرف دیگر، استفاده گیاهان بومی و سازگار هر منطقه در ایجاد کمربندهای سبز مناطق صنعتی که در مقایسه با گونههای غیربومی متداول شرایط نامساعد محیطی را بهتر تحمل میکنند و با شرایط منطقه سازگاری بالایی دارند نقش موثری در ایجاد کارکرد اکولوژیک و تعدیل آلاینده های صنعتی ایفاء میکند. بنابراین، گزینش و کاربرد گونههای بومی مقاوم به شرایط نامساعد خاک (شوری، قلیایی، فلزات سنگین)، خشکی، آلایندههای گازی (دی اکسید گوگرد، فلوراید، دود و دوده، ضایعات صنعتی، نیتریت، و …) مانند داغداغان، افرا کیکم، بادامک، بلوط زاگرس، اقاقیا، و ….، یکی از راهکارهای مهم برای کاهش مصرف آب و کاهش هزینههای نگهداری فضای سبز در مناطق صنعتی میباشد. خوشبختانه تنوع گیاهان مقاوم به خشکی و بومی در کشور به خاطر وجود اقلیمهاي گوناگون زیاد است. شناسایی و بکارگیري این گونهها در مناظر صنعتی علاوه بر افزایش تنوع گونههاي بومی مقاوم به خشکی در هر منطقه، باعث افزایش ضریب اطمینان موفقیت طرح می شود. به کارگیری گیاهان مقاوم و بومی یک منطقه، به طور کلی نه تنها مصرف آب را کاهش میدهد، بلکه، هزینههاي ناشی از استفاده کود شیمیایی و سموم مختلف به دلیل مقاومت گیاه به آفات و امراض و خاكهاي ضعیف منطقه نیز کاهش مییابد. از دیگر سو، گیاهان بومی و مقاوم نیاز به حذف، جابجایی و واکاري کمتری در مقایسه با گیاهان حساس و غیر بومی و نامناسب پیدا میکنند. همچنین، کاهش مصرف آب از دید زیست محیطی نیز باعث تقویت سفرههاي آب زیر زمینی خواهد شد.
منابع:
شمشیری، س.، و مظلوم زاده ، س. ح. اصول و راهکارهای طراحی فضای سبز در شهرک های صنعتی. همایش معماری پایدار و توسعه شهری
چراغی، ز.، خراسانی، ن. و موسوی فاطمی، ح. اجرای طرحهای فضای سبز با استفاده از گیاهان بومی و مقاوم به خشکی. سومین کنگره بین الملی علوم و صنایع غذایی، کشاورزی و امنیت غذایی